هر انتخابی به شکل واپسنگرانه، دلایل خودش را ایجاد میکند. به همین خاطر، بین زنجیرهی علّیِ دلایل که توسط دانش و آگاهی فردیِ هر یک از ما فراهم میشود و عمل انتخاب که کل این زنجیره را تکمیل میکند، همواره شکافی پرناشدنی وجود دارد. این بدان معناست که دلایل و توجیهات هرچه هم که باشد، هیچ اقتضا و ضرورت مشخص و معینی برای نوع تصمیمگیری بهوجود نمیآورد. برای نمونه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ وقتی هوادار یک کاندیدا، از صفات منفی کاندیدایی دیگر نزد هوادارش سخن میگفت، او در پاسخ میگفت دقیقا به همین دلایل است که به او رای خواهم داد.
این شکافِ بین دانش و انتخاب، با توجه به اینکه انتخابات مجلس شورای اسلامی پیش روی ماست، این هشدار را به همهی ما میدهد که به انگیزههای آگاهانهی خود برای انتخاب کردن و انتخاب شدن چندان اعتماد نکنیم. اگر بین دانش و انتخاب، همبستگی و پیوندی منطقی وجود داشته باشد، دیگر اعتمادی چنین کورکورانه به خودمان، به انتخابمان و به یکدیگر نخواهیم داشت.
پس در اینجا با چرخهای مواجه هستیم که بر اساس دلایلمان عمل میکنیم، اما دلایلی که به شکل واپسنگرانه آفریده شدهاند. این عنصری از خودمختاری در آدمی است که باعث میشود قابل تقلیل به زنجیرهی علّی نباشد. لذا در اینجا با مدل فایدهگرایانهای فاصله داریم که انسان را محدود به زنجیرهی علّی میبیند. مساله فقط به حداکثر رساندن نفع و به حداقل رساندن زیانِ خودم یا دیگران نیست بلکه خودانگیختگی حقیقی، مبتنی بر تامل و بازاندیشی است. پس باید بیاموزیم پیش از هر انتخاب، حوزههای نااندیشیده و انگیزههای ناخودآگاه خود را تا حد ممکن بکاویم و جسارت مواجه شدن با آنها را داشته باشیم. به عبارت دیگر باید انتخابِ خود را انتخاب کنیم.
۲ دیدگاه. همین الان خارج شوید
سلام دکتر ان شالله در مجلس میبینیمت.تو لایقش هستی..درود ب شرفت
امیدوارم خدمتگزار لایق بوده و تبریک عرض میکنم